English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
constructive fraud U منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scam U کلاهبرداری
sharp practice U کلاهبرداری
defraudation U کلاهبرداری
scams U کلاهبرداری
false pretense U کلاهبرداری
fraud U کلاهبرداری
fraudlous U کلاهبرداری
frauds U کلاهبرداری
short-changed U کلاهبرداری کردن
spoofs U کلاهبرداری مسخره
scam U کلاهبرداری کردن
spoof U کلاهبرداری مسخره
rooks U کلاهبرداری کردن
short-change U کلاهبرداری کردن
scams U کلاهبرداری کردن
short-changing U کلاهبرداری کردن
short-changes U کلاهبرداری کردن
frauds U تقلب کلاهبرداری
frauds U کلاهبرداری کلاهبردار
defrauded U کلاهبرداری کردن
defrauds U کلاهبرداری کردن
constructive fraud U کلاهبرداری اعتباری
Phishing U کلاهبرداری اینترنتی
fraud U حیله کلاهبرداری
defraud U کلاهبرداری کردن
rook U کلاهبرداری کردن
fraud U کلاهبرداری کلاهبردار
fraud U تقلب کلاهبرداری
frauds U حیله کلاهبرداری
defrauding U کلاهبرداری کردن
guilty of fraud U محکوم به علت کلاهبرداری
It was all a fraud ( gimmeck ) . U تمامش کلاهبرداری بود
swindling U تدلیس جزائی کلاهبرداری
gimmickry U استفاده از وسایل اغفال و کلاهبرداری
confidence tricks U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
To swindle someoue . To take someone for a ride. U سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
confidence trick U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
impostors U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostor U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
imposters U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
trapdoors U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
virtual U مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
wicker work U سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
jijim [cicim] U جاجیم [دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
distinct U متمایز
differentiated U متمایز
different U متمایز
contradistinctive U متمایز
distinctive U متمایز
distinguished U متمایز
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
diverse U متغیر متمایز
distinguished symbol U نماد متمایز
logotype U علامت متمایز کننده
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
Pazyryk rug U فرش پازیریک [این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
differentiate U متمایز کردن تفکیک کردن
differentiates U متمایز کردن تفکیک کردن
differentiating U متمایز کردن تفکیک کردن
textural U بافته
grained U بافته
tissues U بافته
knitwork U بافته
intertissued U در هم بافته
tissue U بافته
mesh U بافته
meshes U بافته
wale U بافته
meshing U بافته
tress U گیس بافته
flemish eye U چشمی بافته
plaited U گیس بافته
plait U موی بافته
plait U گیس بافته
plaited U موی بافته
plaiting U موی بافته
plaiting U گیس بافته
plaits U موی بافته
grommet strop U حلقه بافته
plaits U گیس بافته
tresses U گیس بافته
weft U چیز بافته
splicing U مفصل بافته
splices U مفصل بافته
spliced U مفصل بافته
splice U مفصل بافته
pigtails U گیس بافته
pigtail U گیس بافته
interthreaded U بهم بافته
tressed U بافته شده
web U منسوج بافته
conjunctive tissue U بافته ملتحمه
webs U منسوج بافته
braided cordage U طناب بافته
inbuilt U درون بافته
interlace U [تزئینات در هم بافته]
textiles U پارچه بافته
textile U پارچه بافته
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
texture U بافته پارچه منسوج
hepatization U سفت شدگی بافته
guernsey U لباس بافته پشمی
textures U بافته پارچه منسوج
interlaced U درهم بافته مشبک
cable U مفتول فلزی بافته
cabled U مفتول فلزی بافته
tissue U رشته پارچهء بافته
tissues U رشته پارچهء بافته
line interlace U تقطیع بهم بافته
interlaced scan U پوییدن درهم بافته
interlaced scannig U تقطیع بهم بافته
interlacing U تقطیع بهم بافته
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
fabrics U بافته عنصر تار و پود
urban rug U [فرش بافته شده در شهر]
fabric U بافته عنصر تار و پود
pigtail U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
pigtails U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
tuque U کلاه بافته پشمی زمستانی
brushwood hurdle U سرشاخه بافته شده کنار هم
baberpole border U شیرازه بافته شده از دو رنگ
interweave U نقش شلوغ و درهم بافته
platting U حصیر بافته برای کلاه سازی
scarlet U [زمینه فرش بافته شده قرمز یکدست]
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
mycelium U توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
cable laid rope U طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
virtual U واقعی
factual U واقعی
literal U واقعی
positive U واقعی
actuals U واقعی
actual U واقعی
concrete U : واقعی
essentials U واقعی
essential U واقعی
factually U واقعی
lifelike U واقعی
veracious U واقعی
veridical U واقعی
very U واقعی
righting U واقعی
righted U واقعی
right U واقعی
unfeigned U واقعی
real U واقعی
objectives U واقعی
ex post U واقعی
ex post saving U واقعی
veritable U واقعی
objective U واقعی
card-carrying U واقعی
McCoy U واقعی
true life U واقعی
actualise [British] U واقعی کردن
actual argument U نشانوند واقعی
actual cost U هزینه واقعی
carry into effect U واقعی کردن
put inpractice U واقعی کردن
realised U واقعی کردن
realises U واقعی کردن
realising U واقعی کردن
nominal U غیر واقعی
unreal U غیر واقعی
life-size U اندازه واقعی
life size U اندازه واقعی
airy-fairy U غیر واقعی
practical U واقعی کارازموده
true north U شمال واقعی
practicals U واقعی کارازموده
make something happen U واقعی کردن
bring into being U واقعی کردن
carry ineffect U واقعی کردن
true slump U نشست واقعی
fulfill [American] U واقعی کردن
true power U توان واقعی
true form U فرم واقعی
accomplish U واقعی کردن
execute U واقعی کردن
never-never U غیر واقعی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com